امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

امیرحسین

روز دانشجو

چون مسافرت بودیم و نبودیم نشد : با تاخیر روز دانشجو را به همسر عزیزم و بابای مهلبونم تبریک می گوییم                                                                                          &nbs...
18 آذر 1391

اولین سفر سه نفری

گرچه آلودگی هوا خسارات جبران ناپذیری دارد اما برای ما ثمره اش حضور آقای بابا در منزل و بعد هم رفتن به مسافرت به شمال بود. (البته بماند که شب سه شنبه ساعت ١١:١٥ از سر کار آمد!!)اولین سفر سه نفره البته مکه بود اما اولین سفر بعد از به دنیا اومدن امیرحسین... بابا کلاس امروزش را نرفت تا ما یه روز بیشتر بمانیم. امروز هم رسیدیم رفته سر کار .ما را هم گذاشت منزل مامانم. خیلی خوب بود. انشالله سر فرصت مینویسم. این عکس برای هفته قبل است.آتلیه آقای پدر!! ...
18 آذر 1391

میلاد همسربانو مامان امیرحسین

امروز ١١ آذرماه تولد مامان امیرحسینه.چون محرمه ما این روز را گرامی میداریم(نمیگیم تبریک و از شکلکهای شاد استفاده نمیکنم) امروز از ظهر درمنزل مادربزرگ خاله ها و تنی چند از دختر خاله ها جمعند تا به سنت مادر مادربزرگ در روز شانزدهم ماه دورهم باشند و انعام و حدیث کسا بخوانند. در معیت آقا امیرحسین!! الان با من تماس گرفتند و اعلام کردند برخی از آقایان هم به این محفل نورانی  ملحق شده اذن دخول ما نیز صادر شده است. میرویم تا گرامی بداریم! گرچه دلمان خون از کربلاست و رخت عزایمان هنوز برتن... به دل نمی نشیند در کنار غربت اهل بیت پیامبر. راستی یک سند قابل انتشار متعلق به ٥سال پیش از دوران نومزدیمون را می خواهم به عنوان سورپرا...
11 آذر 1391

امتحان هدایت!

این چند خط را برایت می نویسم که بعدها بخوانی و بدانی احوالات دیروز آنروز تو که امروز ما باشد چه بوده و هر آنچه آنروز داری از کجای دیروزت آمده است!(چی نوشتم) فردا میان ترم درس انتقال حرارت هدایت پیشرفته دارم. استادم بسیار سختگیر در امتحان و تصحیح است. 10 نمره پایانی برای فرداست. از کراماتش آنکه ترم پیش از کلاس 8نفره دکتری 4 نفر را انداخته! من هم این آخرین درسمه. و اگر پاس نشوم باید یکسال دیگر صبرکنم تا دوباره ارائه شود! از دوشنبه می خوانم. دیروز شما و مامانت را گذاشته ام منزل مادربزرگ تا خانه آرام باشد و من درس بخوانم. گیج و گنگ شده ام! بد جوری استرس دارم. بعضی وقتها خسته میشود از این همه استرس و دردسر درس.20 ساله! الان از اون موقع هاست که ...
10 آذر 1391

اشک

امروز روز تاسوعا بود. امیرحسین را ندیده ام! یعنی دیده ام حدودا یک ربع. قبل از اذان ظهر رفتم منزل مادر بزرگ تا شامی که دیشب گرفته بودم را برای ناهارشان بدهم. آنجا ده دقیقه ای دیدمش. نمکی شده است و آدم را تشنه میکند! فسقلی بابا! امروز ظهر مسجد ناهار می داد. الحمدلله میهمانان آقا بسیار زیاد بودند و روزی ما خوب بود. بچه ها از ساعت 1 تا 5 بعد از ظهر مشغول شستن ظرفها بودند... سوژه ای داریم با این ماشین ظرفشویی مسجد! بچه هاناهار هم نخورده اند. البته غذا کلا تمام شده است و چیزی نمانده. ته مانده استخوانها و آب مرغ دیشب را گرم کرده اند یکی هم از خانه اش20 پرس عدس پلو آورده و خلاصه نیم ساعت مانده به مغرب ناهار می خورند...یکی می گوید سنگ...
5 آذر 1391

روضه پدر و پسر کوچکش

امشب امیرحسین با مادربزرگ و مامانش رفتند هییت دم خانه مادر بزرگ. امیرحسن اندکی بعد از رسیدن بیدار میشود و نق نق می کند. هر قدر راهش می برند، آرام نمی شوند. آخر هنوز زیارت عاشورا به میانه نرسیده بر می گردند. به خانه که می رسند آقا خوش اخلاق میشود.من تازه از مسجد آمده ام. ساعت 2:15 نیمه شب. امشب کار زیاد بود.دیر آمدم و نشد بروم دنبالشان.امیرحسین و مامانش خانه مادر بزرگ می مانند.  یک مدتی است می خواهم برایت از روضه شیرخوار اما حسین بنویسم. ظاهرا در مقاتل و زیارت ناحیه مقدسه با نام "عبدلله رضیع" از او یاد شده است.در مورد شهادت جانسوز ایشان دو نقل است که به یکی بیشتر پرداخته شده است و آنهم نقلی است که امام طفل را در مقابل...
5 آذر 1391

جد بزرگوار ما

همواره بر روح بلند عالم بزرگوار شیخ رضا سراج جد بزرگوار خودم درود و صلوات می فرستم و امیدوارم خداوند به آبروی این پیرغلام و روضه خوان اهل بیت در نسل ما دشمن که نه، کاهل بر ولایت اهل بیت قرار ندهد. ایشان روضه را در تمثیل پیچیده و بسیار نیک می خواند.پدربزرگ نقل می کند که مرحوم شیخ سراج فرموده اند آقای علامه طباطبایی المیزان را جهت ویراستاری به ایشان داده اند.(متن اصلی المیزان عربی بوده است)   مورّخ و نویسندة معاصر، مرحوم حاج شیخ محمّد شریف رازی در زمان حیات حاج شیخ رضا سراج در چهارمین جلد از کتاب«گنجینة دانشمندان» می‌نویسد: «جناب آقای سراج... بیانی نافذ و منبری جامع و مفید و در ولایت اهل بیت عصم...
4 آذر 1391

لبیک یا حسین(ع)

شاید زیبا ترین سخنرانی و تعابیری که در مورد قیام سیدالشهدا(ع) شنیده ام، سخنرانی مجاهد بزرگ "سید حسن نصرالله" باشد:(این را از فایلش پیاده کرده ام) لبیک یا حسین یعنی  تو در معرکه جنگ هستی هرچند که مردم تورا رها کرده باشند و تو را متهم و خوار شمارند   لبک یا حسین یعنی تو و مالت و فرزندانت در این معرکه باشند لبیک یا حسین یعنی مادری فرزندش را به میدان دفاع می فرستد و آنگاه که فرزندش شهید شد و سر بریده اش را به مادرش دادند، مادر سر را به خانه{خیمه} خود برده و خاک و خون آنرا پاک کرده و به سر بگوید که از تو راضی هستم، پروردگار چهره ات را روشن بدار، همانطور که نز فاطمه زهرا روز قیامت مرا رو سپید کردی این معنی لبیک یا ...
3 آذر 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد