امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره

امیرحسین

18 ماهگی

1392/12/20 10:53
نویسنده : مامان و بابا
880 بازدید
اشتراک گذاری

امروز شاخ غول را شکوندم... واکسن پسلی رو زدم  و حالا با نگرانی منتظر عواقبشم!

صبح پسلی سحرخیز بود و زود از خواب بیدار شد. من هم با 5. ساعت تاخیر پا شدم و پوف پسر رو دادم. دلم نمیومد بهش بگم میخوایم بریم دد. آخه خیلی ذوق میکنه اما دد امروز براش دردناک می شدگریه

بالاخره با بهونه دد لباس پوشید و با پدر بزرگ راهی خانه بهداشت شدیم. اونجا هم هی شیطونی میکرد تا نوبتمون شد. بعد از گرفتن قد و وزن خوابوندیمش و یه سرنگ به دستش زدن جیغ پسرک رفت هوا... در همون حین قطره اش رو دادن و بعد سرنگ بعدی رو به پاش فرو کردن! هر چی هم که اصرار کردم به جای پاش به دستش بزنین گفتن نمیشه. خلاصه که خیلی دلسوزناک بود!

تازه پدربزرگ که خیلی خیلی رقیق القلب هست مجبور شد پای پسلی رو بگیره تا واکسنشو بزنن و این از نوادر تاریخه!!! از همین تریبون مراتب قدردانیمون رو ابراز میکنیم.

الان حدود 1ساعت گذشته. پسر شیر خورد و خوابید. حالا تو کوچمون سر و صدای آسفالت خراب کردن میاد. خدا کنه بیدارش نکنه.

پسندها (1)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

امید من
20 اسفند 92 11:08
سلام اهل ذوق، سلیقه و اهل تفکر هستید واین نشان از علاقه شما به تربیت صحیح برای فرزند را می رساند من چند مطلب برای بایسته های توجه به کودکان ونباید های توجه به فرزند و ... ؛ را نوشتم شاید ره گوشا باشد خوشحال می شوم به ما سری بزنید و نظر خوبتان را به ما بدید . ممنون نام ما [با نام اصلیmohamdjavad.niniweblog.com ]امید من ،[ونام فرعی] خاطرات طلایی با آدرس الکترونیکی farhadpourkivan91@gmail.com منتظر حضور سبزتان هستیم .
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد