آرایشگاه امیرحسین
یه مدتی بود می خواستیم موهای امیرحسین را مرتب کنیم. روز یکشنبه25 فروردین بعد از ناهار بابا همینطوری پیشنهاد داد که بیاین موهای امیرحسین را اصلاح کنیم.تیم شامل بابا،مامان،مادری و پدربزرگ(100 نفر آینه به دست!)
بقیه اش به روایت تصویر
اول چون پیشبند سلمانی اندازه امیرحسین نبود از یک کیسه استفاده کردیم!
اول کار امیرحسین خیلی واکنش به ماشین اصلاح نشون نداد و بازیشو میکرد. ما هم چون دفعه اولمون بود شانه مناسب را انتخاب نکردیم و دو سه بار شانه دستگاه را عوض کردیم. یواش یواش امیرحسین حساس شد. اینطوری:
و ما مجبور شدیم از وسایل کمکی استفاده کنیم و البته اداهای کمکی:
ولی دست آخر:
چند روز بعد.مادری در حالی که امیرحسین داشت روی صندلی اش خوابش می برد چتری هایش را هم مرتب کرد.
و نتیجه:
بابا پیشنهاد داد دفعه بعد جلوی بی بی انشتین که امیرحسین خیلی دوست داره و حواسش بهش خوب پرت میشه اصلاح کنیم!