امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

امیرحسین

و باز حساسیت...

1391/12/28 22:02
نویسنده : مامان و بابا
616 بازدید
اشتراک گذاری

و ما همچنان با این حساسیت امیرحسین به پوشک دست به گریبانیم. یک روز و نیم(5شنبه و جمعه) امیرحسین را پوشک نکردیم و تن تن لباسهاش خیس میشد و ما هم تن تن میشستیم و روی بخاری خشک می کردیم. بهتر شد و با خیال راحت دوباره شنبه پوشکش کردیم منتهی یه مارک دیگه. اما این اوضاع خیلی پایدار نبود و فرداش همسرم زنگ زد و گفت دوباره پاها و پشت امیرحسین جوش های قرمز زده و ملتهبه. با دکترش تماس گرفتیم و گفت دوباره همون کارها را انجام بدین و اگر خوب نشد برین متخصص پوست. سریع از دانشگاه رفتم خونه مادربزرگ امیرحسین و مامانشو بردیم خونمون. حال هر دومون حسابی گرفته بود. و دوباره پسر را پوشک نکردیم. نگران بودیم حساسیت غذایی هم باشه. از یکی از دوستان شماره متخصص آلرژی را که پسرش تحت نظر اون بود را گرفتیم. امروز بعد از ظهر رفتیم. مطبش خیلی شلوغ بود و امیرحسین هم کلی با ما راه اومد و آروم بازی میکرد. یک ساعتی معطل بودیم. دکتر پس از معاینه گفت حساسیت تماسیه و پوشکش نکنید! ممکنه طول بکشه تا خوب بشه! باز خیالمون راحت شد!  برای اینکه برویم دکتر امیرحسین را دوباره پوشک کردیم و وقتی برگشتیم دیدیم دوباره جوشهای پشتش ظاهر شده!

پسرک اما عین خیالش نیست! نمی دانیم خارش دارد یا نه. منتهی چیزی که اذیتمان می کند این است که می بینیم گاهی  دستش را می برد سمت کمرش و می خاراندش. خودمان را اینطور راضی می کنیم که این یک عادت است.

به نظرم عید امسال باید در خانه باشیم و بعیده بتونیم خونه اقوام بریم!

یک طبقه پایین تر عمه امیرحسین هر روز بد تر از دیروز است. این ویروس یا عفونت یا هر جانوری که هست سخت از پا درش اورده. گریه های زهرا کوچولوهم که قطعی ندارد! طفلک عمه وقت خوابدیدن هم ندارد.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان تسنيم سادات
28 اسفند 91 23:54
خدا رو شكر كه فقط مربرط به پوشك ميشد و حساسيت غذايى نبود در مورد خصوصيتون مامانى:
زینب السادات(مامان تسنیم)
29 اسفند 91 0:17
ان شاالله زودی عمه و برادر زاده خوب بشن دلم خیلی برای زهرا و مامانش سوخت دعاشون میکنم
مامان آروین (مریم)
29 اسفند 91 7:43
ایشالا هرچه زودتر حساسیت امیرحسین برطرف بشه ..........
مامان علیرضا
29 اسفند 91 23:10
امیدوارم زودتر خوب شه این پسر خوب و صبور
مامان اميرحسين
29 اسفند 91 23:30
خداوندا دوستانی دارم که در اعماق قلبم جاى دارند؛ آنان شایسته محبتند و یادشان مایه ى آرامش جان، در این لحظه هاى پایانى سال عزت و غرور شان التیام و اعتلا و سلامت و شاد بدارشان. عيدتان پيشاپيش مبارك
نوعروس
1 فروردین 92 12:49
تازه این پست رو خوندم...
آخی...انشاالله که درست میشه،موقع سال تحویل به یادتون بودیم و دعاتون کردیم.انشاالله که هرچه زودتر این موضوع هم حل میشه
عمه خانوم چطورن؟نگران شدیم


عمه خیلی تعریفی نداره!امروز تب نکرده. دکتر گفته اگر تب کرد برین بیمارستان
نرگس مامان باران
16 فروردین 92 20:51
سلام عزیزم سال نو مبارک دخمل من باران مظفری تو جشنواره نوروزی آتلیه سها شرکت کرده ممنون میشم اگه به وبلاگمون بیایی و به لینک مستقیم آتلیه بروید و امتیاز 5 رو بدهید مرسی سایت آتلیه http://soha.torgheh.ir/festival/festivalPage.php?festival=6
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد