امیرحسین 2.5کیلویی!!
امرزو هوا خیلی گرم بود. صبح ساعت ١١ رفتیم سونوگرافی. نزدیک خونه. منشی گفت ١:٣٠ باید بشینیم. نوبت گرفتیم و برگشیتم. من دیگه بالا نرفتم. تو همکف نشستم و قران خوندم. دوباره رفتیم سونو. بابایی از سونوت فیلم گرفت. ماشالله اینقدر بزرگ شدی که یه استخونه ساق پات تمام مانیتور گرفته بود. پاهاتو انداخته بودی روهم. دکتر مثانه و کلیه و قلب و کبد(جیگرتو که من بخورم) را چک کرد گفت خوبه. وزنتو که نگو شدی ٢کیلونیم!! تازه الان ماه هشت. میگن بچه ماه نه وزن میگیره!ماشالله پهلونیا.
بعد از سونو سریع رفتیم مطب دکتر. ساعت ٢ وقت داشتیم. دکتر سونو رو نگاه کرد. راضی بود. اونم از وزن گل پسری تعجب کرد!!!
ساعت ٣ رسیدیم خونه!وای چه هوای گرمی بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی