امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

امیرحسین

تاملی در دعای جوشن کبیر/ نور

1391/5/19 15:51
نویسنده : مامان و بابا
5,215 بازدید
اشتراک گذاری

 شب نوزدهم بند 47 دعای جوشن کبیر توجهم را جمع کرد:(نور)

 یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُورا لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ
(47) اى روشنى نور این روشنى ده نور اى خالق نور و روشنى اى تدبیر کننده نور اى اندازه گیر نور اى روشنى هر نور اى روشنى پیش از هر نور و اى روشنى پس از هر نور اى روشنى بالاى هر نور اى نورى که مانندش نورى نیست

17 بار نور در این بند هست. جالب که خدا را با نام نور می خوانیم. در همین حال خدا را خالق نور نیز میخوانیم. ظرافت های زیادی توی این بند هست که معلومه این دعا کار بشر نیست. یاد آیه 35 سوره نور افتادم. که همیشه برام رمز آلوده. امروز فرصت کردم و در این مورد یه مطالعه ای کردم و نتایجش را خلاصه میکنم. تا پسرم بعدها با این زاویه از دینش بیشتر آشنا بشه. در این مطلب از تفسیر المیزان، نمونه، تفسیر استاد مطهری از سوره نور و آرای ملاصدار استفاده کردم. گرچه آخری به علت پیچیده تر بودن مطرح نکردم.

استاد مطهری:

 “الله نور السموات و الارض” خدا نور آسمانها و زمين است. باتوجه به اينکه مقصود از آسمانها و زمين در قرآن، همه مخلوقات عالم است، معناي آيه اين مي شود که خدا نور تمام جهان است. آنچه بشر در ابتدا از کلمه “نور” مي فهمد همين نورهاي محسوس است.{بابای امیرحسین: شاید منظور از خالق النور همین باشه} مانند نور خورشيد، نور ماه و ستارگان و نور لامپ و ... آنچه مسلم است اين است که مقصود از اينکه خدا نور آسمانها و زمين است، اين نور نيست. چرا که نور حسي و مادي، خود يکي از مخلوقات خداوند است.

در ابتداي سوره انعام مي خوانيم: “الحمدلله الذي خلق السموات و الارض و جعل الظلمات و النور ...” سپاس خداي آفريننده آسمانها و زمين و قراردهنده ظلمتها و نور. نتيجه اينکه خدا خالق اين نور است نه خود اين نور. نه تنها خود اين نور محسوس و مادي و مخلوق خدا است بلکه قرآن دائما درباره منبع اين نور يعني خورشيد و ستارگان بحث مي کند که اينها خودشان مخلوقات ذات اقدس اله هستند. از سوي ديگر، اين نور آن چيزي است که ما به چشم مي بينيم ولي خدا به چشم ديده نمي شود “لا تدرکه الابصار و هو يدک الابصار.” (الانعام / 103.)

واژه “نور” وضع شده است براي هر چيزي که روشن و روشن کننده باشد. يعني پيدا و پيدا کننده باشد. به نور حسي از آن جهت نور مي نامند که هم پيداست و هم پيدا کننده. هم خودش روشن است و همه اشياء ديگر را روشن مي کند.

به علم هم نور گفته شده است. چون علم خودش در ذات خودش روشنايي است و جهان را براي انسان روشن مي کند. ولي مسلم است که علم از نوع نور برق و نور خورشيد نيست ولي در عين حال ما به “علم” “نور” مي گوييم. به عقل نيز “نور” گفته مي شود . قرآن کريم به ايمان “نور” اطلاق کرده است. “آيا آنکه مرده دل بود و زنده اش گردانيديم و براي او نوري پديد آورديم...” (الانعام ک 122.)مرا داز نور در اين آيه شريفه نور ايمان و روشنايي قلب است. ولي ايمان از قبيل نور چراغ و نور خورشيد و مانند آن نيست.ايمان يک حقيقت غيرجسماني است که خاصيتش روشن کردن است. به انسان در باطنش نوعي آگاهي مي دهد. هدف و مقصد را به انسان نشان مي دهد. چون انسان رابه سوي مقصد سعادت بخش مي کشاند، به ايمان هم “نور” مي گوييم.
وقتي نور را به اين معنا گرفتيم يعني حقيقت پيدا و پيداکننده، حقيقت روشن و روشن کننده، به اين معنا درست است که خداوند متعال را “نور” بدانيم. به اين معنا، هيچ موجود در مقابل خدا، نور نيست. يعني همه نورها در مقابل خدا ظلمت هستند. چون آن چيزي که در ذات خودش پيدا و پيدا کننده قرارداده است.

لذا کلمه “نور” در دعاها و روايات از اسماء الهي ذکر شده است. در دعاي کميل آمده است “يانور يا قدوس” در جمله ديگر از اين دعا آمده است “و بنور وجهک الذي اضاءله کل شيء” (تو را سوگند به نور چهره ات که همه چيز به آن روشن است.) اگر نور چهره تو و نور ذات تو نباشد همه چيز تاريک است. همه چيز در تاريکي عدم است. اگر نور ذات تو نباشد همه اشياء در تاريکي “نيستي” هستند.

ارای علامه طباطبایی در ادامه مطلب

المیزان{ با تلخیص فراوان}

و كلمه (نور) معنايى معروف دارد، و آن عبارت است از چيزى كه اجسام كثيف و تيره را براى ديدن ما روشن مى كند و هر چيزى به وسيله آن ظاهر و هويدا مى گردد، ولى خود نور براى ما به نفس ذاتش مكشوف و هويدا است، چيز ديگرى آن را ظاهر نمى كند. پس نور عبارت است از چيزى كه ظاهر بالذات و مظهر غير است، مظهر اجسام قابل ديدن مى باشد.

و چون وجود و هستى هر چيزى باعث ظهور آن چيز براى ديگران است، مصداق تام نور مى باشد، و از سوى ديگر چون موجودات امكانى، وجودشان به ايجاد خداى تعالى است، پس خداى تعالى كامل ترين مصداق نور مى باشد، او است كه ظاهر بالذات و مظهر ما سواى خويش است، و هر موجودى به وسيله او ظهور مى يابد و موجود مى شود.

پس خداى سبحان نورى است كه به وسيله او آسمانها و زمين ظهور يافته اند، اين است مراد جمله (اللّه نور السموات و الارض )، چون نور را اضافه كرده به آسمانها و زمين، و آنگاه آن را حمل كرده بر اسم جلاله (اللّه ) و فرموده نور آسمان و زمين الله است، ناچار منظور آن كسى هم كه آيه را معنا كرده به (اللّه منور السموات و الارض - خدا نورانى كننده آسمانها و زمين است ) همين است، و منظور عمده اش اين بوده كه كسى خيال نكند كه خدا عبارت از نور عاريتى قائم به آسمانها و زمين است، و يا به عبارت ديگر از وجودى كه بر آنها حمل مى شود و گفته مى شود: آسمان وجود دارد، زمين وجود دارد، اين سخن بسيار باطل است و خدا بزرگ تر از اينها است.

از اينجا استفاده مى شود كه خداى تعالى براى هيچ موجودى مجهول نيست، چون ظهور تمامى اشياء براى خود و يا براى غير، ناشى از اظهار خدا است، اگر خدا چيزى را اظهار نمى كرد وهستى نمى بخشيد ظهورى نمى يافت. پس قبل از هر چيز ظاهر بالذات خدا است. و به اين حقيقت اشاره كرده و بعد از دو آيه فرموده : (الم تر ان اللّه يسبح له من فى السموات و الارض و الطير صافات كل قد علم صلاتة و تسبيحه ) مگر نمى بينى كه براى خدا تسبيح مى كند هر كس كه در آسمانها و زمين است، و مرغ در حالى كه بدون بال زدن پرواز مى كند، و هر يك از آنها نماز و تسبيح خود را مى داند، براى اينكه اين آيه براى تمامى موجودات تسبيح اثبات مى كند، و لازمه آن اين است كه تمامى موجودات خدا را بشناسند، چون تسبيح و صلات از كسى صحيح است كه بداند چه كسى را تسبيح مى كند، و براى چه كسى عبادت مى كند.

پس تا اينجا اين معنا به دست آمد كه مراد از نور در جمله (خدا نور آسمانها و زمين است ) نور خداست، كه از آن، نور عام عالمى نشات مى گيرد، نورى كه هر چيزى به وسيله آن روشن مى شود، و با وجود هر چيزى مساوى است، و عبارت اخراى آن است و اين همان رحمت عام الهى است./پایان المیزان

مرحوم علامه در ادامه بحثی را پیرامون نور دوم در این آیه میکنند و به برخی موارد من جمله خاص بودن این نور برای مومنین می پردازند. طبق برداشت بنده ایشان قایل به یک نور عمومی (نور السماوات و...)در ابتدای آیه چنانکه در بالا گذشت می باشند و به یک نور اختصاصی (یهدی الله بنوره)جهت مومنین می باشد.

مطالب بیان شده در تفسیر نمونه از نظر من کلی تر و عمومی تره. برای من نظرات بالا قابل قبول تر بود.

برای ملاحظه تفسیر نمونه به آدرس زیر مراجعه نمایید

http://www.andisheqom.com/Files/quranshenasi.php?idVeiw=29981&level=4&subid=29981

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد