امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

امیرحسین

آتلیه2

1391/11/21 17:53
نویسنده : مامان و بابا
1,106 بازدید
اشتراک گذاری

امروز امیرحسین پدربزرگ را برد دوغ بخره!!! دومین خرید امیرحسین با پدربزرگ بود.

بعد از ظهر که بابا آمد گفت دوربینو بیار از این لباس امیرحسین عکس بگیریم. من هم از فرصت استفاده کردم یک دست لباس دیگر اوردم و تن امیرحسین کردم  تا حالا که بابایی اتلیه شو باز کرده چندتا عکس بگیریم.

 عکسها در ادامه مطلب می باشد.

این اولی به اصرار بابا:

قبل از آتلیه

در حال آماده شدن:

بعد از آتلیه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان امیر علی
21 بهمن 91 18:03
ماشاا... چه پسر نازی خدا حفظش کنه پسر من کجله امیر حسین جان چقدر مو داره!!! ماشاا...
مامان تسنيم سادات
21 بهمن 91 18:23
الهههههههههى ...... عكس با كلاه صورتيه خيلى ملوس و خوردنيه ...... خوش مزه به نظر ميرسه خيلى و اشتها آور ..... چه با مزه خوابش برده مگه چند ساعت توى آتليه بوده
زينب مامان اميرعباس فرشته اسموني
21 بهمن 91 19:04
سلام ماشالله خيلي ناز نازي شده
عمه جوني
21 بهمن 91 20:10
ماشالا پسرم !ماشالا
زینب السادات(مامان تسنیم)
22 بهمن 91 1:49
اون عکس آواز خیلی خوبه


آواز نیست. مثلا خندیده! ذوق کرده!
دخترآریایی(من مینویسم تا تو بخندی)
22 بهمن 91 14:46
ای جووووووووووووووووووووووووونم
عاشقتم امیر حسین


ببین پسر من به دخترا رو نمیده ها!! تیچر!
مسیحا بانو
22 بهمن 91 15:42
وااااای
خدا
چه قدر نازه!
منم چه قدر دلم امیرحسین می خواد....
این روزا هرجا نی نی خوشگل می بینم کلی دلم می خواد...
از طرف من ماچش کنه
ممنونم بهم سر زده بودی!


حتما! خوب یواش یواش به فکر باش!
فاطمه (مامان محمدسجاد)
23 بهمن 91 10:31
خدایاااااا. موهاشو. چه خواب شیرینی. منم دلم خواست
مامان رادمهر
23 بهمن 91 10:45
خدا این پدربزرگها که اینقدر نوه دوست میشن رو حفظ کنه.پدربزرگ رادمهر هم رغیب مامان و بابای رادمهر شده
آسمان
25 بهمن 91 1:01
خدا همه بابابزرگای خوش ذوق رو حفظ کنه ایشالا


مرسی عزیزم! ولی عکسهاش کار باباییشه!
راستی این نی نی تو عمه چرا به دنیا نمیاد؟؟؟
ما (من و گاهی بابا)
25 بهمن 91 13:23
ای جاان
اونی که داره از دست شما فریاد می کشه خیلی باحاله


اولندش داره ذوق میکنه. دومندش بهتر از کارهای خودته که پای دخترتو زدی تو لبو!!! طفلکی عزیز خاله!{خنده}{چشمک}
آسمان
25 بهمن 91 14:26
چی بگم والا؟؟؟ کنگر خوردن لنگر انداختن!
زهرا(✿◠‿◠)
27 بهمن 91 9:41
الهی! قوربونش برم......که اینقد خوشمزززه ست! وای! یادش بخیـــــــــــــــــــر! محمد صادقم یکی عیـــــــــــــــــــــــــن اون شلوار پیشبندی رو داشت!!(7 ماهه بود!!!) مدینه واسش خریده بودم!!! اولین شلوار پیشبندیش بود!!! خیلی ذوق داشتم!!! *********************** هــــــــــــــــــــــــــی! خاطراتم تجدید شد! ممنون!
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد