امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

امیرحسین

یک دیو سفید پای در بند...و امیرحسین!

1392/1/16 20:39
نویسنده : مامان و بابا
812 بازدید
اشتراک گذاری

و ما برگشتیم البته دو روزی میشه و اونقدر کار داشتیم بشور و بساب و... که نتونستیم به روز کنیم! در هفت روز اول نوروز یک نفر هم نیومد خونمون عید دیدنی!!  و البته ماهم چون پسرکمون به علت حساسیت پوشک نمی کردیم خونه کسی نرفتیم!هفته دوم هم ما نبودیم! امروز عموی مامان اومد خونمون و اولین مهمونمون بود. من چون اساسا چیزهای بزرگ را دوست دارم به خاطر همین از پسرم  در نزدیکی قله دماوند عکس گرفتم! شکوفه گیلاس پیدا نکردم! و البته سفره هفت سین هم ننداخیتم! و البته سیزده به در هم بیرون نرفتیم! که عکس بندازیم!(هر کدوم به دلیلی که بعدا می نویسم)

همیشه قله دماوند را می بینم یاد شعر ملک الشعرای بهار می افتم!( یه حس نوستالژیی داره!)

عکس: جاده هراز، بعد از آبعلی. مکان یابی عکس و پایه امیرحسین از آقای پدر، عکاس مامان بانو!  

پ.ن:

1.چند تا عکس گرفتم منتهی تو این فقط سر پسری بالاست! که اونم این وانت گنده از کنارش داره رد میشه! دیگه شما ببخشیدش! قول داده دیگه نیاد تو عکس ما!

2.به علت اینکه دیروز آقای پدر داشت مقاله اش را می نوشت یه ذره هم لپ تاپ به من نرسید!

3.به علت امتحان جامع آقای پدر ما در حالت آماده باش هستیم و فضای خانه استرسو(!) شده!

4.پس از امتحان تمام پوشکهای ایرانی موجود در بازار و بروز حساسیت از تمومشون از روز هفتم عید با حرکت آقای پدر از پوشک پمپرز استفاده می کنیم که تا امروز الحمدلله امیرحسین حساسیت نشون نداده.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (13)

پدر بزرگ
16 فروردین 92 20:44
عمروعزتتان به بلندی دماوند و دلتان همواره نوروزی و عزمتان به عظمت البرز مستحکم باد. ضمنا ما هم با تمام صلابت در این روزها خانه را پاییدیم
مامان تسنيم سادات
16 فروردین 92 23:29
سلام چه عكس زيبايى انداخته اين كوه سپيد پاى در بند با امير حسين خوش به حالش من كه از اول گفتم پمپرز از همه بهتره تسنيم هم يه چند ماهى پمپرز پاش كردم اونم يه دفعه حساسيت گرفت البته فكر كنم به شدت امير حسين نبود
سمیرا مامان اهورا
17 فروردین 92 1:06
آخیییییی عزیزم چقد با مزه شده عکست
آقای پدر خیلی خیلی میبخشین ولی اون ماشینه وانت نیستا نیسانه
در ضمن من باهاتون قهرم چون دیگه به وب ما سر نمیزنین با وجود اینکه قهرم ولی سال نو مبارک
راستی از پمپرز مطمئن باشید که دیگه حساسیت نمیاره

اولندش آقای پدر نیست و مامانه! ثانیندش نیسان هم وانته دیگه! آخرندشم تورو خدا با ما دوست بمون. مامیایم و لی خاموش میایم!!
مامان علیرضا
17 فروردین 92 8:12
ان شاءالله زندگیتان چون دماوند استوار و پابرجا و پرشکوه باشد
مامان آروین (مریم)
17 فروردین 92 8:30
الهام
17 فروردین 92 13:47
شما كه هيچ كدوم از اينا رو پيدا نكردين؟!
ما كه پيدا كرديم بياين و ببينين...

بوووس برا پسر خوشگله


اتفاقا اومدیم و دیدیم کلی هم دلمون خواست منتهی نرسیدم نظر بذارم!
سمیرا مامان اهورا
18 فروردین 92 0:21
هههههههه خانم مامان اشتباه گرفته بودم بدو بیا خصوصی
زینب السادات(مامان تسنیم)
18 فروردین 92 0:52
پس شما همم شمال بودین؟
راستی شما هی میگین فلان موضوع را میاییم مینویسیم بعد هرچی ما منتظر می مونیم خبری نمیشه
بعد هم به امیرحسین بیشتر زرد لباس بپوشونین لطفا آخه ماشاالله بهش میاد مثل جوجوها میشه

چشم
ای بابا مشغله زیاده دیگه!!!!!!!!!!
گیسو
18 فروردین 92 12:07
سلام مامان امیرحسین کوچولو.خوبین؟گل پسری چطوره؟ان شاالله حساسیتش زودی خوب بشه.سلامتت باشید


ممنون. بهتر شده
آسمان
18 فروردین 92 23:21
سلام؛سال نو مبارک‏!‏خصوصی دارین عزیزممم
فاطمه (مامان محمد سجاد)
19 فروردین 92 9:06
چه نیسان زرنگی بوده که تونسته خودشو تو عکس این پسر ناز جا کنه. هر آدم دیگه ای هم بود همین جوری می پرید وسط عکس چه برسه به نیسان. خصوصی هم گذاشتم
محب خوبان
19 فروردین 92 12:09
سلام. با مطلب " خدا در همین نزدیکی است...." به روزم و منتظر نظرات ارزشمند شما هستم. یا زهرا
ما(من و گاهی بابا)
19 فروردین 92 15:08
ما که از همون اول پمپرز بستیم راااااحت! همیشه به سفر
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد