قناری امیرحسین!
پریروز که از بیرون اومدیم تو راهرو یه چیزه جدید و ناز دیدیم. اینو
پدربزرگ خیلی وقت بود می خواست این قناریو بیاره اما قفس نداشت.تا بالاخره رفت از فرحزاد اینو خرید و با قناریش اورد گذاشت. هر روز از صبح شروع میکنه به خوندن تا تاریکی شب. دیشب که اومدیم دیدیم به در خونه مامان بزرگ نوشته"آهسته بچه خوابه!" اومدیم تو راهرو دیدیم قناری سرشو کرده تو بالش و ناز خوابیده. پدر بزرگ می گه این قنارویو واسه قند عسلش امیر حسین اورده!! راستی اینو بگم که بابا بزرگ حدود پنج شیش تا آکورایم با ماهی های جور واجور داره. یه آکواریمش زایشگاه ماهی های گوپیه که فکر کنم تا الان هفتصدتا ماهی توش زاییده. بابا بزرگ به این ماهی کوچگولو ها که تازه به دنیا میان میگه امیرحسین!الان یه تنگ پر امیرحسینای نازداره.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی