امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

امیرحسین

تور حسن آباد واسه امیرحسین

1391/4/18 17:35
نویسنده : مامان و بابا
579 بازدید
اشتراک گذاری

یه چند روزیه مامانت هی میگه "کی میریم حسن آباد" و منم میگم سرم شلوغه و درسام مونده!!امروز صبح من آزمون زبان داشتم.اگه قبول بشم واسه آزمون جامع مشکلی نیست. رفتم امتحان. مامان و خاله ات هم ساعت 9 رفتن مسجد ریحان تو میدون فاطمی جلسه برای مکه. من امتحانم رو زودتر دادم به مامانت زنگ زدم که میام دنبالت.وقتی رسیدم جلسه تموم شده بود و خاله هم رفته بود. منم مامانتو برداشتم و رفتیم حسن آباد.کلی سرویس خاب نوزاد با طرح های مختلف دیدیم. حالا بین دوتاش مثل دفعه قبل مرددیم. مامان کلی ذوق می کرد ولی در عین حال کلی هم خسته شده. نمی دونم مکه را چیکار می کنه! برگشت هم رفتیم واسه تولد عمه به کیک خوشمزه خریدیم. مامان بزرگ و پدر بزرگ از اون پیتزا پنجره ای بزرگا درست کرد. ناهار می ریم پایین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

grand madar .hosain
30 اردیبهشت 91 0:10
ببخشید همه دانشجویای دکترا دیکته ودستور زبان شون ضعیفه


تازه من خوبشونم!!
تو تایپ پیش میاد بابای عسل طلا
البته خودتونم خیلی درست ننوشتینا مامان یزرگ


خاله ای
30 اردیبهشت 91 15:25
سلام بابای عسل بابا
نمیخواستم بگم ولی دیدم پس فردا بچه میبینه میگه این مدرک ها رو چه جوری میدادن بهتون (منظور دوره ماست) آخه آقای دانشجوی دکترا سرویس خاب؟؟؟؟ (البته میدونم سانسور میشه!!)
جدیدا یه سری دنبال اینن که و استثنایی رو حذف کنن:
خواب-> خاب،خواهر->خاهر. مثل اون موقعی که لانه ی می نوشتن یا کلماتو جدا می نوشتن. فکر کنم زمان امیر حسین این امر اجرایی شده باشه





مادری امیرحسین قند عسل
2 خرداد 91 14:54
اقا من اعتراض دارم .امیرحسین عسلی فقط عسل باباو مامان نیست بلکه عسل همه خانواده است
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد