آخرین تغییرات در اتاق پسری
تقریبا بیشتر ساعات روز را تو اتاق تو بودیم. صبح بابا برام چندتا جعبه خالی و مقداری پوشال از توی انباری اورد و رفت سر درسش. منم لپ تاپو روشن کردم و طرح ها رو نگاه کردم و ایده گرفتم.وسطش بابا هم اومد کمک کرد و برای سرویس حموم گل پسری چنین چیدمانیو در آورد. خودمونیم بابایی خیلی خوش سلیقه است.
بعد رفتم سراغ شلوار های ناز گلکم و اونارو به شکل گل کردم. بابا که دوباره اومد بهم سر زد گفت یه فکر خوب داره و رفت از تو انبار یه چیز جالب که قبلا برای گل بود آورد. منم اونو شستم و بعد بابا شلوارهاتو مثل دسته گل کردو توش جادادو تزیین کرد. به نظرمون خیلی ناز شده:
لباسهای سرهمی تو اوردم و دادم بابا با سلیقه چید توی کشوها:
دست بابایی درد نکنه. بعد از ظهر هم بابا یه چرت خوابید و من یکم خرده پوشالارو جمع کردم و شیشه شیرها و بقیه چیزارو چیدم تو کمدت. البته اگه بیان کمدتو درست کنن باید جمعش کنم.
برای بار هزارم چینش ویترینتو عوض کردم:
مامان بزرگ از شمال زنگ زد و گفت رفته تو وبلاگ امیرحسینو عکسای خرید نوه گلشو دیده. خیلی خوشش اومده بود.بیشتر ساعات روز را من تو اتاق تو هستم... شبها تا ساعت 1:30،2 با بابایی اتاق تورو تزیین می کنیم. هنوز نیومده کلی وقت مارو به خودت گرفتی جیگرطلا