یه دکتر جدید برای مامان
مامان قرار بود پیش یه دکتر خیلی خوب از استادهای معروف و حاذق دانشگاه تهران زایمان کنه. اواین جلسه که رفت پیشش اونقدر شلوغ بود و معطل شد که گفت دیگه نمیریم. خلاصه تو رو دربایستی ما با هزار قربون صدقه دفعه دوم هم اومد من هم باهاش رفتم(حسابشو بکن بابایی مطب دکتر زنان!!)ببین چیکار میکنیا ولی روم نشد باهاش برم تو اتاق. دفعه سوم هم دوباره دو ساعتی معطل شدیم. دیگه مامان کارد میزدی خونش در نمیومد. تازه از شانس ما دکتر اونروز نیومده بود و جانشین فرستاده بود. دیگه اصلا هیچی!! خلاصه مامان 1000درصد گفت پیش این دکتره نمیره. زنگ زدیم از دوست من آدرس دکتری که خانومش پیشش زایمان کرده بودو گرفتیم. یه چهار راه پایین تر از خونه است. امروز رفتیم پیشش ولی این د...