پسرم نمی دونم کی میتونی این مطلبو بخونی.کی میتونی درکش کنی.شایدم تو باید مثل من پدر بشی تا بفهمی. امروز ظهر رفته بودم میدان فاطمی مراسم عزاداری. توی مراسم مداح گفت "مادرما بار شیشه داشت".دلم شکست. آخه ما به مامانت میگیم بارت شیشه است. امروز یکی از مصائب مولامون حضرت علی رو حس کردم. آخه شما الان که تو دل مامانتی تقریبا همسن پسر کوچیک حضرت زهرا هستی. الان من که بابا شدم خیلی نگران شما و مامانت هستم. دوست ندارم هیچی شمارو آزرده کند. حالا چه بر دل مولا گذشته. از یک سو پیامبر در گذشته است و داغ او تازه از سوی دیگر حق مولا غصب شده، قوم ایشان را خوار نموده، از دیگر سو نامحرمان نامرد بر خانه اش تاخته اند، خانه اش را به آتش کشیدند، همسرش را در ب...