چند خط از مامان
بالاخره فرصت کردم بیام و ١ چند خطی بنویسم. پسری امروز ٦ روزشه! شیطونک الان سر کیفه ... دیشب شیفت مامان بزرگ بود منم تونستم با خیال راحت تا ٣ بخوابم . بعدش عملیات سیر کردن بچه رو شروع کردم که با احتساب آروغ زدن و توقف های بین اش تا ٥:٤٥ طول کشید. دیشب پسری خوش قلق بود. بعدش تا ساعت ٨ خواب بود بهونه نگرفت. الان شیر خورده آروغ زده جا عوض کرده کلی خوردنی شده! به قول بابابزرگ در سختی هاشم شیرینیه! منو همسری ام کلی نشستیم نگاش کردیم... لذتش قابل توصیف نیست!
راستی شناسنامه اشم بابابزرگ گرفته
منم همش منتظر فرصتم تا خاطره زایمانمو بنویسم ١بارم شروع کردم ولی گل پسر فرصت نداد.
از همه دوستای گلم به خاطر ابراز محبتشون متشکرم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی