خون دل
بعضی وقتها که قران می خوانی فکر می کنی بعضی از ایات مال آن زمان نازل شده است و اکنون دیگر شاید مصداقی نداشته باشد. وقتی آیات سوره مسد را می خوانی که بریده باد دستان ابی لهب! می بینی در ظاهر آن ملعون و همسرش ١٤٠٠ سال است به درک رفته و در جهنم مسکن گزیده است، حالا چه شده وسط این همه کافر حربی آن زمان به این یکی تاکید شده است. آخر ابوسفیان هم نیامده اما این مرد و زنش هر دو در قران آمده اند. اگر قبول داشته باشی قران کتابی است که هر آیه اش برای امروز ما هم پیامی دارد، می فهمی که نکوهش آیه فقط بر ابولهب نیست بلکه بر جریان مبتنی بر تفکر ابی لهب است. جریانی در خط ابی لهب. و این جریان در تاریخ ادامه خواهد داشت.
ای کاش آنانکه آنقدر نسبت به بدعت ما {از منظر خودشان}در اسلام عصبانی هستند و می خواهند سر به تن ما نباشد، علی را از صدق الله قران حذف کرده اند، امروز یک تکانی می خوردند و دستان این ابولهبان زمان را قطع می کردند. ای کاش حداقل این را می فهمیدند.
حالا میفهمی چطور می شود غدیر فراموش شد و آب از آب تکان نخورد. همین طور که حرمت پیامبر خدا می شکنند و برخی ها را آب از آبشان تکان نمیخورد. آخر آنکه شکم از لقمه هتاکان پر کرده است را توان نواست؟ حالا میفهمی چطور پیراهن خونی می شود علم و چشمان گریان دختر رسول خدا با پهلوی خونین میشود اسباب زحمت! حالا می فهمی چطور پسر پیغمبر خدا را همرزمان دیروزش در صفین، امروز در عاشورا تشنه سر بریدند و آب از آب در کل بلاد اسلام تکان نخورد. تعجب ندارد که چرا از شام یک نفر هم در لشکر کوفه نبود.وقتی هست اینقدر مسمان بیعت کرده با ابولهب.
امروز که یکسری مسلمان نامیده،با غاصبان عراق و افغانستان و فلسطین و لبنان هم پیاله می شوند نباید تعجب کنی چرا آن روز از کوفه آن چند هزار نفر به نینوا رفتند. دیگر نباید تعجب کنی که آن حمار* چرا می خواهد قران آتش بزند.
چه بخواهی چه نخواهی وقتی دست خود را در دست ابولهبیان بگذاری تو هم از آنهایی. کاری که آن روز کوفیان کردند و امروز شاید برخی از ما.اما مطمئن باش به زودی بریده میشود دست ابولهب و هر آنکس که با ایشان دست فشرد. انهم یرونهم بعیدا و نراهم قریبا. انشاءالله
*سوره جمعه آیه٥