امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

امیرحسین

اشک

1391/9/5 3:09
نویسنده : مامان و بابا
806 بازدید
اشتراک گذاری

امروز روز تاسوعا بود. امیرحسین را ندیده ام! یعنی دیده ام حدودا یک ربع. قبل از اذان ظهر رفتم منزل مادر بزرگ تا شامی که دیشب گرفته بودم را برای ناهارشان بدهم. آنجا ده دقیقه ای دیدمش. نمکی شده است و آدم را تشنه میکند! فسقلی بابا! امروز ظهر مسجد ناهار می داد. الحمدلله میهمانان آقا بسیار زیاد بودند و روزی ما خوب بود. بچه ها از ساعت 1 تا 5 بعد از ظهر مشغول شستن ظرفها بودند... سوژه ای داریم با این ماشین ظرفشویی مسجد! بچه هاناهار هم نخورده اند. البته غذا کلا تمام شده است و چیزی نمانده. ته مانده استخوانها و آب مرغ دیشب را گرم کرده اند یکی هم از خانه اش20 پرس عدس پلو آورده و خلاصه نیم ساعت مانده به مغرب ناهار می خورند...یکی می گوید سنگر سازان بی سنگر!!گروهی هم تا بعد از نماز برای شام برنج دم می کردند. شاید 30دیگ برنج شد. واقعا خدا به همشان قوت دهد.

پدر بزرگ را در مسجد دیدم. برای نماز مغرب. بعد از نماز به من می گوید امیرحسین را می آوری روضه گریه که می کنی از اشکت به پیشانی و لپهایش بزن. من(پدر بزرگ) برای شما چنین کردم. من هم می گویم آن شبی که آوردمش از اشک خودم یک نقطه به لبانش زدم و او هم مزمزه کرد...

بامداد عاشورای 1391 ساعت 3 صبح

پی نوشت: مادری از دیروز صبح به کرات و با جدی خاص خودشان تذکر داده اند اینقدر عکسهای این بچه را نگذار چشم می خورد. ما هم لبیک گویاناین پست را بدون عکس منتشر می نماییم!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامانی
5 آذر 91 11:44


خب این وبلاگ برا امیر حسینه دیگه اگه عکسا گذاشته نشن که نمیشه

این چش خوردنا الکیه بابا بیخیال

قربون پسلس نازت


پدر بزرگ
5 آذر 91 23:28
هرچه ما در این دنیا تا کنون بدست اوردیم از توی همین هیئتها و مساجد واز سر توسل به اهل بیت بوده و به یقین خواهد بود لذا سفارش و وصیت میکنم که لحظه ای در خانه اهلبیت را رها نکنید که در جن و انس هیچ مخلوقی به اندازه ایشان نزد خالق ابرو ندارد
مامان امیرحسین
6 آذر 91 15:11
سلام من فقط با امیر حسینا دوست میشم وبلاگ خوبی داری بیا عکسای منم ببین
دچار
6 آذر 91 20:33
خیلی نازه این امیرحسین گل

منم دلم بچه خواست

منم موقعی که امیرحسین نبود با دیدن وبلاگای بقیه همین حسو داشتم!!

آفتاب عالم تاب
6 آذر 91 21:21
سلام بر مامانی عزیز و آقای پدر و امیر حسین کوچمولویی
عزیزم امیرحسینم خاله جان فدای دست ها و پاهای نازت بشم نمی دونم کی بزرگ می شی و این نوشته ها را می خونی اما عزیزم قدر حضور و دست های گرم و مهربان و مهربانی های مادر و پدرت را بدان . اینو کسی داره بهت می گه که داغ دیده است داغ پدر . خیلی سخته اونم در جوانی . در اوج سن حساس بودن یک دختر دردانه بابایی که اون وقت پدرش را از بده
قدر پدر و مادرت را بدان
راستی یادم باشه اگر روزی خدا خواست و نی نی دار شدم از اشک های تاسوعا و عاشورا بزنم به صورتش خیلی خوشم اومد از اون قسمتش که گفتید اشک هاتون را مزه مزه کرده


امتحان سختی شده ای خواهر.خدا بهت صبر بده...هنگ کردم...{گریه}
آفتاب عالم تاب
6 آذر 91 21:25
چه پدر بزرگ مهربونی که همیشه فعالانه کامنت هاشون توی هر کدوم از پست های پسملی هست خدا حفظشون کند انشاالله
زینب السادات(مامان تسنیم)
6 آذر 91 23:48
ماهنوز هم با کل فامیل به خصوص خاله تسنیم در بحث و جدلیم برای گذاشتن عکسها توی وبلاگ...میگن بچه مون(!!!!!!) را چشم میزنن
ماهم یه وان یکاد چسبوندیم بالای وبلاگ یه خورده اوضاع بهتر شده


ما اساسا مانده ایم که آیا از محیط مجازی چشم میخوره یا نه! منتهی صبح روز تاسوعا تا چشم باز کردم از خواب مادری بالای سرم بهم تذکر جدی داد!!!
مامان عاطفه
7 آذر 91 12:22
سلام مرسی عزیزم. نه خواهشا عکسا رو بذار.چرا چشم بخوره؟در خوشگل بودن امیر حسین شکی نیس ولی شما بذار ما ،ماشالا گفتنو فراموش نمیکنیم.تو پست ثابت برای دلبندت و ان یکاد بنویس عززییزم
مهتاب
7 آذر 91 17:00
خوش به سعادتتون که خادم الحسین هستید تو رو خدا تو این روزا ما رو فراموش نکنید التماس دعای مخصوص
دچار
7 آذر 91 19:52
سلام با گسترش روابط از اس ام اس دادن میرسه به نظر و چت دیگه نه هنوز در نیومدیم و هنوز صیغه ایم چون جفتمون درس داریم از وقتی اومدم این وبلاگ هی میگم من بچه میخوام اونم میگه ول کن بابا دردسره نمیفهمه دیگه چ کنم؟؟
محب خوبان
8 آذر 91 6:42
سلام. در راستای آشنایی بیشتر با وظایفمان، هر روز مقداری از وظایف منتظر در زمان غیبت را که برگرفته از کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعا للقایم(عج) است در وبلاگمون منتشر میکنیم. منتظر حضور گرم و نظرات ارزشمندتون هستیم.
مهتاب
9 آذر 91 14:41
محب خوبان اسم وبلاگ خانوم داداشمه دوست داشتین لینکش کنین مطالب جالبی داره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد