امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

امیرحسین

من دایی شدم!!

1391/4/18 17:31
نویسنده : مامان و بابا
957 بازدید
اشتراک گذاری

فردای روزی که ما از مکه اومدیم عمه و شوهرعمه با هم رفتن کربلا. وقتی برگشتن اومدن خونه ما. ما برای اونا یه دست لباس ، یه جفت جوراب و کفش نی نی  سوغاتی اورده بودیم. خلاصه شوهر عمه ات گفت میثم! این بچه شما شش ماه از بچه ما بزرگتره اونو نزنشا!! منم گفتم باشه بابا می گم نزنه... گفت بابا چه دانشجوی دکترایی هستی! و دوباره جمله قبلشو تکرار کرد. ما تازه فهمیدیم که بله! آبجی خانوم ما هم مامان شده. البته الان حدودا دو ماهش هست. همه کلی خوشحالن که دوتا فرشته آسمونی میخوان بیان تو خونمون. امیرحسینم خیلی خوشحاله که یه همبازی پیدا می کنه. راستی من فال حافظ گرفتم و مثل همیشه که فالام میزنه تو خال این غزل اومد

« بود آیا که در میکده ها بگشایند            گره از کار فروبسته ما بگشایند»

....

«نامه تعزیه دختر رز بنویسید                 تاحریفان همه خون از مژها بگشایند»

البته عمه گفت من هم فال گرفتم اما چیزی معلوم نشد. خوب ذیگه دیگه! مایییم و حضرت حافظ!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

آسمونی
18 تیر 91 1:44
سلام تبریک مبگم..ایشالا به سلامتی... ایشالا که هم بازیای خوبی برای هم میشن.
نگین
18 تیر 91 2:49
با سلام
ایشالا به سلامتی اقا امیر حسین گلتون به دنیا بیاد و از بودن با اون لذت ببرید اگه دوست داشتید از وبلاگ ارمان منم دیدن کنید


سلام
ممنون.آدرس وبلاگتونو نگذاشتین
آسمونی
18 تیر 91 23:38
جا داره همین جا از مادرجون و پدرجون مهربون امیرحسین کمال تشکر و کنم بابت لطفی که به دوستای وبلاگی امیر حسین دارن
زهرا
21 تیر 91 10:44
سلام.متقابلا لینکتون کردمدر پناه حق
مامان علیرضا
17 دی 91 15:29
میشه بهم بگین چطور میتونم اسم وبمونو تو گوگل ثبت کنم؟ از نی نی وبلاگ ثبت کردیم اما اسم و ادرسو که تو گوگل میزنیم وبو نمیاره، داده های مربوط به وبو میاره اما نه خود وبو؟!ممنونم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد