امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

امیرحسین

خاطرات بارداری هفته 35

1391/5/27 21:59
نویسنده : مامان و بابا
1,037 بازدید
اشتراک گذاری

هفته قبل آخرین جلسه کلاس آموزش بارداری تموم شد. کلاس های خوبی بود. از بابا ممنونیم که توی هوای گرم ظهر تابستون با زبون روزه از سر کار میامد و مارو میبرد و بعدش هم بر میگردوند. این دو ماه خیلی اذیت شد.

یه سری کار نوشتم که قبل از اومدن مهمون کوچولو انجام بدیم. یه سری را خودم کردم مثل اتوی لباسها و گرد گیری و... یه سریش را هم نوشتم تا بابا انجام بده.niniweblog.com

امان از این درس و مشق که همش بابا داره درس میخونه. این تابستون همش یا کار میکرد یا درس میخوند.

دیشب با بابا ساک بیمارستان شمارو آماده کردیم. لباس سرهمی و کلاه و ساک و... ساک خودم را هم یواش یواش درست می کنم.niniweblog.com

باید بند نافتو بدیم پژوهشگاه رویان. باید یه سری آزمایش بدم. دایی دکتر بابایی آزمایشات رو برام نوشته.باید بدیم و نتیجه اش را ببریم اونجا

بابا می خواد بره خ بنی هاشم برات پوشک بخره!!!

امروز بابایی با شوهر عمه ات با هم رفت راهپیمایی. بابایی همش دنبال خریدن بادکنکniniweblog.com

برای "بچه ها"{شما و نی نی عمه} بوده!!!niniweblog.com

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان اميرحسين
28 مرداد 91 6:00
سلام وبلاگ قشنگي داريد كلي حظ و بهره بردم از اين فضاي معنوي خوش به حال فرزندتون واسه داشتن چنين پدر و مادر و البته پدربزرگي، انشالله ني ني تون صحيح و سالم به دنيا بياد و بشه سرباز كوچولوي امام زمان عج
مامان اميرحسين
28 مرداد 91 6:01
اگه دوست داشتيد لينكمون كنيد فكر ميكنم روحياتمون شبيه هم باشه
مامانی
29 مرداد 91 7:36
پس خودتو اماده کن دیگه چیزی نمونده ها
مامان امیرحسین
29 مرداد 91 9:20
نماز روزه هاتون قبول عیدتون مبارک ممنون اومدی پیشمون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد