امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

امیرحسین

قطره چشم

1391/7/18 23:15
نویسنده : مامان و بابا
530 بازدید
اشتراک گذاری

چشمانت غی مبکند. اورجینال از همان اول. دکترت قطره داده است. شبها مامان که دل ندارد بریزد. یا تو خوابی و چشمانت بسته یا بابایی خوابش برده. زحمتش با مادری است. با ناراحتی از بابا می پرسد چند شب دیگر باید بریزیم. مادری دلش کباب می شود. می گوید قطره ریختن از ختنه اش برای مادری سخت تر است. چشمانات را تنگ می کنی وقتی قطره می رود روی چشمت. بعد چشمانت سرخ می شود. اما آخ هم نمی گویی. گریه هم نمی کنی! مظلومیتت دل مادری را کباب کرده است. مادری اینها را می گوید. غم قیافه اش مشهود است. الحمدلله غی نمیکنی. فعلا لازم نیست دیگر بریزیم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

زینب السادات(مامان تسنیم)
19 مهر 91 0:02
یکی از چشمای تسنیم از اول تولد همینجوری بود و هنوز هم خوب نشده مجاری اشکش باز نشدن گوشه چشمش را باید ماساژ بدیم که نمیذاره
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد