امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

امیرحسین

عبرت

1391/7/23 21:39
نویسنده : مامان و بابا
753 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه 22/مهر/91

خیلی خسته ام. صبح 3ساعت دانشکده کلاس بعدش هم مدرسه تا 3:10! بعدش هم کارهای کادری مدرسه! آمدم خانه دیدم حال درس ندارم. با امیرحسین بازی کردم. زیاد بیدار بودی. برایت عروسک آوردیم و نور بازی و... اما مهمتر قران بود. شاید سر جمع 40 دقیقه ای قران گوش دادی. سوره یونس است. من آرام کنار گوشت معنای هر آیه را کوتاه می گفتم. نصیحتت می کردم. از اینکه خبط پدر را نکنی و راهت را از خدا جدا نکنی. به نوح که می رسیم در دو جمله کل طوفان به آن عظمت را خلاصه میکنم برایت. موسی و بنی اسراییل را باهم از دریا بدرقه می کنیم. و تو آرام گوش می کنی. آخرش به بدن فرعون می رسیم که خداوند آن را آیتی برای جهانیان قرارداد. به تو می گویم بابا!عبرت بگیر. هر که در مقابل خدا بایستد سزایش چنین خفتی است. و تو با چشمان باز باز نگاهم می کنی.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان آریامهر
23 مهر 91 21:50
ماشالله چه پسر ناز و شیرینی دارین،خدا بهتون ببخشه ونگه داره به مام سر بزنین خوشحال میشیم
زینب (مامان فرشته آسمونی امیرعباس)
23 مهر 91 22:53
سلام امیر حسین جان ... همیشه خدارو شکر کن به خاطر داشتن همچین پدر و مادری ... انشالله همیشه سایشون بالای سرت باشه ...قدرشون و بدون ...پدر و مادرت لایق ستایش هستند ...اونها به غیر از جسمت روحت رو هم تغذیه میکنن و تورو هر روز به خدا نزدیکتر میکنند ...
زهرا از نی نی213
24 مهر 91 12:12
آفرین مامان و بابا
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد