بخیه های ختنه عالیجناب!
این روز ها یک سریال کره ای به نام «دونگی» نشون میده. ما نمی بینیم ولی مادری و پدربزرگ مشتری پرو پا قرصش هست. توش به زنان بانو میگن. به پادشاه و بچه اش هم عالیجناب!امروز یه دیالوگ تازه داشتن:
مادری دارد رختهای امیرحسین را می شوید،
پدربزرگ: « بانوی من» دارید چکار میکنید؟
مادری: دارم لباس های «عالیجناب» را میشویم.
----------------
امروز از سرکار میامدم گفتم خوب زود می رسم خانه و روی مقاله ام کار میکنم! تا رسیدم مادری 3تا بخیه ختنه که هنوز نیفتاده بود را یاد آوری کرد. دیگر لباس در نیاورده و چیزی نخورده ساعت 4:30 زدیم بیرون!ترافیک غوغا میکرد. یک ساعته رسیدیم. دکتر 2 دقیقه هم نشد!نگاه کرد و گفت عالیه،خوب مراقبت کردین، بخیه هاش هم میفته. نگران نباشین...20هزارتومن هم بابت این 2دقیقه ویزیت گرفت! به خودمان میگیم، نه اشکال نداره عوضش خیالمون راحت شد! ساعت 7:30 رسیدیم منزل! انگاری انداختنم توی چرخ گوشت!!!