امیرحسین امیرحسین ، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

امیرحسین

تابستانی که گذشت و دارد می گذرد

1391/6/6 0:58
نویسنده : مامان و بابا
561 بازدید
اشتراک گذاری

این تابستون هم برای من جالب بود

1. تا 13 تیر ماه امتحانات پایان ترم. درس جریان 2فازی رو خوب شدم18.8! با رئیس دانشکده که خیلی دقیق و بد نمره است. بماند که بعدا فهمیدم بعضی از دوستان پشت سرم می گفتن این میره پیش رئیس دانشکده و نمره ازش میگیره!(کاری که من تا حالا تو عمرم نکردم) بی معرفتا نمیگن با اون کمر عمل کرده تمام عید ایستاده تمرینات درسو نوشتم یا تمریناتو اسکن می کردمو براشون میفرستادم تا کپ بزنن! تازه پروژه درسمم را از همشون بهتر ارائه کردم!

2.درس سیالات غیرنیوتنی هم که من شاگرد تاپ کلاس بودم ماجرا دار شد. با استاد راهنمای خودم بود. روز امتحان اومده از سوالش ایراد گرفتم که غلطه. میگه بقیه سوالات را چک کن اگه بازم غلط هست بگو. مثل همیشه سوالاتش انتها نداره و به حل دقیق نمیرسه(پیچیده است)خلاصه با این اوصاف من شدم 15 نمره دوم کلاس!! توی سایت که وارد کرد یه نمره کم کرد و زد 14!! تو دکتری 14 مثل 10 میمونه و زیر 14 افتاده محسوب میشه!! بهمش می گم میگه من دوباره نمراتو حساب کردم این شدی!ولی باید بالاتر میشدی!! چوب معلم گله! آخه بهش چی بگم. پا پی بشم تو امتحان جامع و مصاحبش و تز و ... یقه امو میگره! شانس که معدلم بالاست و اگه این دو درس باقیمونده را 14 هم بگیرم باز معدلم زیر 16 نمیشه و میتونم امتحان جامع بدم

3. درس CFD هم که نگو. یه امتحان 50 سواله درست غلط گرفته!آخه اینم شد کار!اونم تو دکتری! بعدم گفت بقیه درس 15 تیر.15 تیر رفتیم میگه حالا کی حال داره بیاد درس بده، خودتون بیاین سمینار بدین! اونم کجا قلب درس.پروژه درس هم که پیش نیازش دونست این مطالبه را انجام بدین و بیارین! پروژه اش هم شاهکار. به قول یه دوستم در حد تز ارشده. شاید بالاتر. اینم از استاد تمام دانشگاه شریف!

4.از 15 تیر تا 4 شهریور باهاش ور رفتم شبانه روزی آخرشم به جواب نرسیدم. شبا تا ساعت 1:30 -2 روش کار میکردم.مثل بختک افتاده تو زندگیمون.آخه ادام اشکالشون از کی باید بپرسه!هیچی هم بلد نبود کمک کنه!

5. سمینار CFD را دیروز دادم. مال من از مال همه سختتر بود. استاد تمام مدت سمینار چرت میزد. از مسافرت اومده بود! چندتا تازه داماد تو کلاس داشتیم. وسط سمینار شیرینی عروسیشونو دادن.

6. از 10 تیر تا شب قدر کلاسهای پیشدانشگاهیم برقرار بود. بعدشم تجدیدیها!! تقریبا هر روز کلاس داشتم تا هفته پیش تموم شد.

7.زنگ زدم به همکلاس دوره لیسانسم تو میاندوآبه حالشو بپرسم. به خاط زلزله. یادم انداخت آخر شهریور امتحان نظام مهندسیه!! ثبت نام کردم!10 تا کتابهو تازه یه سریش هم خارج کتابه! از امروز شروع کردم به خوندن. تا 30 شهریور وقت دارم.

8.استاد عزیز CFD هفته بعد گفته می خواد امتحان بگیره. از همین مطالبی که درس نداده و بچه ها سمینار دادن!!که البته سمبل کردن!  اینم قوز بالا قوز.

9.دور دوم کلاسهای پیش هم هفته بعد شروع میشه و من هنوز جزوه تدریسمو اماده نکردم!

10. من یه عادتی دارم اونم اینه که اگه درس یا امتحان داشته باشم خیلی ذهنم مشغوله. این تابستون کلا همش یا درس بود یا پروژه یا امتحان.

* یاد بابای دوست دوران دبیرستانم میفتم. که خارج نرفته از خارج دکتری گرفت. قایم مقام شرکت{بوق} بود و الانم کلی کله اش گنده. خداییش دلم میگیره.

11. تابستان سال بعد هم امتحان جامع و نوشتن پروپوزال و پیدا کردن اساتید برای وقت گرفتن و جلسه دفاع پروپوزال که نگو و نپرس!

12. بماند که تو ماه رمضون بعد از کار ساعت 3 ظهر میرفتم دانشگاه و از اون 200 تا پله بالا میرفتم تا برسم دفتر استاد و روی مقاله ای  که میخوایم بفرسیتم کار کنیم و بعد می دیدم استادم نیومده!

13. بماند که می خواستم توی تابستون مطالعه کنم و موضوع تزمو در بیارم. تا آذر وقت دارمو خیلی کمه. ترجمه کتابم هم منتظر ویرایشه که هنوز نوبت بهشن نرسیده!!!

١٤. بماند که هنوز تکلیف بورس و هییت علمی شدنمان روی هواست. معلوم نیست پرونده ما کجاست. دوست ابهریم زنگ زنده بیا اینجا استاد(!) با سواد لازم داریم!! منو میگه. ولی دلم نیست تا ابهر برم. سه روز در هفته.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

آسمونی
6 شهریور 91 4:46
خدا قوت........ مامان امیر حسین خدا به شما هم صبر بده...
زهرا
6 شهریور 91 13:32
آخه این مامانای بنده خدا از دست این درس خوندنای باباهای درس خون چیکار کنن؟!


آره خواهر/آی گفتی... شب و روزمون شده CFD
تازه شبم خواب CFD میبینه!!! واسه نماز صداش کردم به من میگه دیتاهارو ذخیره کن...
مامان تسنیم
6 شهریور 91 18:17
خدا قوت... دیگه امیر حسین بیاد میخواین چیکار کنین؟؟؟؟؟؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به امیرحسین می باشد